چقدر روا بود خون گریستن
چقدر روا بود پر پر شدن
چقدر روا بود در خاک و خون غلطیدن
چقدر روا بود زجه زدن
چقدر روا بود بر سر و سینه زدن
چقدر روا بود مُردن
شلـــــــــوغ جای سوزن انداختن نبود از،بس جمعیت اومده بود ک هیئتها رو همراهی کنند
اصلا دیشب یه جور دیگه بود انگار در دروازه شام رد میشدیم وقتی پشت سر هیئت ی بودیم دوطرف خیابان پر بود از ن ک پر از آرایش بودند خلخال به پا چنتا دختر جوان ایستاده بودنند دور هم از حق نڱذریم خوٮ به خودشان رسیده بودنند چنان قهقه میزدنند ک دلت ریش ریش میشد .ضعف میرفت تا خود کربلا
ک ,سر ,ها ,ریش ,دیشب ,زدنچقدر روا ,چنان قهقه ,قهقه میزدنند ,بودنند چنان ,رسیده بودنند ,به خودشان
درباره این سایت